موسسه زبان روژین ایلیا

۳۰ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

معرفی جامع‌ترین خدمات آموزش زبان انگلیسی

به گزارش سرویس بازار ایسنا، ​در عصر ارتباطات یکی از مهم‌ترین نیازهای هر فردی برای زندگی بهتر، یادگیری نحوه ارتباط با دیگران است.که در رابطه با این موضوع زبان انگلیسی خیلی مهم است. ما برای ارتباط به یادگیری و آموزش زبان نیاز داریم و از آنجایی که انگلیسی رایج‌ترین زبان بین‌المللی است برای داشتن بهترین ارتباطات در دهکده جهانی همه ما از نوجوانی کم و بیش برای آموختن آن تلاش می‌کنیم.


در سال‌های اخیر تعداد بیشتری از مردم ایران به سفرهای خارجی می‌روند و اولین چیزی که در سفر به هر کشور خارجی مورد نیاز همه هست امکان برقراری ارتباط است، بنابراین افرادی که به مکالمه زبان انگلیسی آشنا هستند، می‌توانند از سفرهای خود نه تنها بیشتر لذت ببرند بلکه اطلاعات بیشتری را نیز از زندگی اجتماعی مردم آن منطقه کسب کنند.علاوه بر این همه ما برای دستیابی به موفقیت‌های بیشتر باید همیشه به روز باشیم، پس لازم است هر روز اطلاعات بیشتری را از گوشه کنار دنیا به‌دست آوریم تا با استفاده از آن در کسب و کار و زندگی پیشرفت بیشتری داشته باشیم.در این بین بسیاری از اشخاص به‌دلیل نیاز هایی شغلی و یا قصد ادامه تحصیل یا مهاجرت به‌دنبال دستیابی به تسلط کامل بر مکالمه و نگارش به زبان انگلیسی هستند.اشخاصی که به‌دنبال موفقیت‌های بیشتر در کسب و کار و زندگی خود هستند حتی با تسلط کامل بر زبان انگلیسی راضی نمی‌شوند و برای کسب گواهینامه‌های بین‌المللی تلاش می‌کنند زیرا در زمان استخدام و مهاجرت در کشورهای توسعه‌یافته بسیار کارآمد است.آیلتس (IELTS)، تافل (TOEFL) و جی آر ای(GRE) نام‌های مهم‌ترین گواهینامه‌های بین‌المللی هستند که در تمام دنیا معتبر هستند.


اما بهترین راه برای یادگیری زبان انگلیسی و کسب بهترین نمره در امتحانات آیلتس و تافل چیست؟

آیا واقعا روش‌های یادگیری از طریق انواع کتاب‌ها، اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزار آموزش زبان به تنهایی و بدون کمک استادان موثر و موفقیت‌آمیز است؟واقعیت این است که این روش‌ها برای اشخاصی که می‌خواهد در سطح ابتدایی و فقط برای مکالمات معمولی زبان بیاموزند، می‌تواند تا حدی کارساز باشد. اما قطعا فراگیری زبان به‌طور کامل نیازمند حضور در کلاس و آموزش به‌صورت علمی توسط استادان باتجربه است.


آیلتس؛ آزمون آیلتس چیست؟

آزمون آیلتس جهت سنجش میزان آمادگی داوطلبان برای ادامه تحصیل، فراگیـری مهارت‌هـای تخصصـی و یـا کار و اقامـت در کشـورهـای انگلیسی زبان طراحی شـده است.آزمون آیلتس IELTS در بیش از ۵۰۰ مرکز در ۱۲۰ کشور جهان برگزار می‌شود و سالانه چیزی حدود یک و نیم میلیون نفر در آن شرکت می‌کنند. آزمون آیلتس از بالاترین و معتبرترین استانداردهای بین‌المللی جهت سنجش سطح زبان انگلیسی داوطلبان پیروی می‌کند و چهار توانایی Writing ،Reading ،Listening و Speaking را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. بسیاری از دانشگاه‌ها در کشورهای مختلفی همچون کانادا، انگلستان، استرالیا، نیوزلند و آمریکا امتحان IELTS را به رسمیت می‌شناسند.


تافل؛ آزمون تافل چیست؟

آزمون تافل TOEFL iBT توسط ETS  برگزار می‌شود و یکی از شروط اساسی برای ادامه تحصیل در دانشگاه‌های انگلیسی زبان و عمدتا"در آمریکا است.آزمون TOEFL iBT جهت سنجش سطح دانش زبانی طراحی شده است که در حال حاضر در ایران فقط در نوع اینترنتی iBT ارائه می‌شود. سالانه بیش از یک میلیون نفر در این آزمون شرکت می‌کنند که در گروه‌های مختلف سنی بوده و نیازمند ارائه این مدرک به مراکز علمی جهان جهت دریافت پذیرش هستند.


آیا آزمون TOEFL جهت مهاجرت به استرالیا قابل ارائه است؟

بیش از یکسال است که اداره مهاجرت استرالیا آزمون تافل را نیز جهت تکمیل پرونده مهاجرت به این کشور می‌پذیرد و از آنجایی‌که معیارهای نمره‌دهی آزمون تافل در مهارت Writing  آسان‌گیرانه‌تر از آیلتس است، کسب نمره مورد نظر اداره مهاجرت استرالیا در آزمون تافل آسان‌تر است.


GRE ؛ آزمون جی آر ای چیست؟

آزمون جی آر ای جنرال آزمونی است که جهت ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و بالاتر در دانشگاه‌های آمریکا و اکثر مراکز دانشگاهی کانادا و تا حدودی در اروپا مورد نیاز است.در سال‌های پیش کلاس GRE جهت آزمون GRE برای رشته‌های مهندسی و غیر مدیریتی، مورد پذیرش مراکز دانشگاهی بود اما پس از تغییرات بنیادی آزمون جی ار ای در سال ۲۰۱۱ اکثر دانشگاه‌های مدیریت آمریکا، کانادا و اروپا اقدام به معادل‌سازی این آزمون با آزمون جی مت GMAT کرده و در حقیقت هر یک از آزمون‌های جی آر ای و یا جی مت جهت ورود به مراکز دانشگاهی مدیریت مورد پذیرش قرار گرفتند.


مطلب پیشنهادی : اهمیت فراگیری اصطلاحات

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

چگونه یک مترجم حرفه ای شویم؟(قسمت دوم)

مترجم برجسته ممکن است در خود برخی عادات بد یا خوب را پرورش دهد. برخی از عادات به شرح ذیل می­باشند:

یکی از عادات بد ترجمه بدور بودن مترجم از زبان مبدا برای یک دوره زمانی معین است، زیرا با توجه به پویایی رشته­های علمی و نیز مقوله­ های زبانی در صورت دور شدن از زبان مبدا دانش پیشین شخص در این زمینه ­ها دیگر قابل اعتماد و کافی نمی­باشد.

یک عادت بد دیگر استفاده از راه­های میانبر و غیرمجاز است. چندین نوع میانبر در ترجمه وجود دارد که معمول­ترین نوع آن­ها، قصور در جستجو و پیدا نمودن معنای واژه ای است که شخص به طور قطعی نسبت به چگونگی برگردان آن مطمئن نیست. بدین ترتیب، چنانچه شخص- حتی بعد از بررسی همه معانی موجود- نسبت به معنای یک واژه مطمئن نگردد لازم است در قسمت یادداشت یک مترجم مفهوم آنرا بگنجاند و یا اینکه از طرق دیگر ذکر کند که مشکلی در ترجمه آن لغت خاص وجود داشته است، زیرا در غیر این صورت، مطلب نهایی ممکن است گمراه­ کننده و غلط ­برانگیز باشد.

یک نوع میانبر غیر مجاز دیگر ، خلاصه کردن یک پاراگراف به جای ترجمه کامل آن است. چنین چیزی به عنوان خلاصه ترجمه یک پاراگراف با یک سند محسوب می­شود. باید دانست اگر درخواست برای خلاصه مطلب باشد این دقیقا چیزی است که مترجم می­باید فراهم کند. در حالی که در این حرفه، ترجمه درخواستی اغلب به صورت کلمه به کلمه یعنی برگردان کامل و تام متن مبدا مورد نظر می­باشد. زمانی که ترجمه کلمه به کلمه سفارش شود هر نوع نقصان در تحویل کامل ترجمه نوعی میانبر غیر مجاز به شمار می­رود. متاسفانه، گاهی اوقات برخی از مترجمین این نکته را مورد بی­توجهی قرار می­دهند، مخصوصا زمانی که کار بیشتری نسبت به آن­چه در زمان ضرب الاجل تعهد داده اند می­پذیرند و در نتیجه تصمیم به خلاصه سازی متن تا پیش از سررسید زمان ضرب الاجل می­گیرند.

در نهایت، بدترین عادت برای مترجم آن است که گمان نماید که در برهه ای چنان نسبت به زبان­های مبدا و مقصد اشراف و احاطه دارد که کار وی نیاز به هیچ­­گونه بازبینی و اصلاح ندارد. به عبارت دیگر، بازماندن از بهبود و پیشبرد بیشتر مهارت­های زبانی و احساس غرور کاذب و بی نیازی نسبت به تکمیل دانسته های خود میتواند زمینه را برای واماندگی حرفهای مترجم رقم بزند.

 

آنچه تا به حال اشاره شد در زمینه عادات بد ترجمه بود. از طرف دیگر، نباید در این میان عادات خوب ترجمه مورد غفلت واقع شوند. مهم­ترین عادت ترجمه خوب، در وهله اول، اجتناب از عادات بد ترجمه است (یعنی همانطوری که به قول لقمان حکیم باید "ادب را از بی ادبان آموخت")، اما روش­های دیگری نیز برای پرورش عادات خوب ترجمه وجود دارد.

یک راه عالی مطالعه پیشینه حرفه ای در همان زمینه علمی است که مترجم در آن به انجام ترجمه می­پردازد. برای مثال، مطالعه مجلات تخصصی علمی می­تواند به اشخاص در یادگیری سبک­های به کار رفته در متون علمی کمک کرده و در ترجمه کارآمد موضوعات علمی و فنی مؤثر باشد. همین­طور،  اشخاصی که به ترجمه اسناد تجاری روی می آورند باید مجلات مربوط به تجارت و بازرگانی از قبیل وال استریت ژورنال را مطالعه نمایند. البته باید دانست که برای ترجمه مقالات علمی لازم نیست که شخص مترجم دانشمند باشد، همان­گونه که برای ترجمه متون تجاری داشتن مدرک دانشگاهی در اقتصاد و بازرگانی ضروری نمی­باشد، اما پر واضح است که داشتن دانش و درک عمومی در چنین موضوعاتی، زمینه را به نحو بارزی برای ترجمه دقیق متون مربوطه فراهم می­سازد.

یک روش دیگر، انجام ترجمه نه بخاطر منافع مادی، بلکه به خاطر کسب تجربه و لذت شخصی می­باشد. مترجم خبره و کارآموزده، گاهی اوقات صرفا برای بهبود مهارت­ها و پیشبرد تخصص خود به ترجمه می­پردازد و به دلیل احساس تعهد و مسئولیت فردی نسبت به یک زمینه خاص و مورد علاقه چشم­داشت چندانی به درآمد مادی آن ندارد. به عنوان مثال، ممکن است شخص مترجم به دلایل مختلفی چون چالش­ برانگیز بودن یا مشکل ­ساز بودن و در یک کلام به دلیل کسب رضایت و لذت شخصی به ترجمه شعر و نظم روی آورد.

یک عادت خوب دیگر، استفاده مستمر از فرهنگ لغت­ها می­باشد. هر چند ممکن است بعضی مواقع پیدا کردن فرهنگ لغتهای خوب به سادگی میسر نباشد، مترجم می­تواند با شناسایی فرهنگ­های مناسب و مخاطبین مورد نظر، آن­ها را از کتاب فروشی­ها و ناشرین مربوط فراهم نماید.

در نهایت، یکی از عادات خوب ترجمه گردآوری لیست لغات و ایجاد یک کتابخانه مرجع می­باشد. این امر بدین دلیل است که در اکثر موارد، تمامی لغات و اصطلاحات مورد نیاز مترجم در فرهنگ لغات آورده نشده اند و این فرهنگ­ها تمامی اطلاعات مربوط به منابع تخصصی را ندارند.

نباید فراموش کرد که در هر زمینه علمی پیشینه و کتاب­شناسی حرفه ای و نیز تسهیلاتی برای مترجمین توسط  سازمان­های مربوطه در آن زمینه وجود دارد. علاوه بر آن، در سال­های اخیر، آگاهی روبه فزونی نسبت به اصطلاح شناسی حرفه ای وجود داشته است و با پیشرفت پیوسته و روزافزون فناوری رایانه ای، پایگاه­های اطلاعاتی در حال رشد و گسترش بوده اند که در نهایت امر ترجمه را پیش از پیش تسهیل نموده اند. در مجموع، می­توان گفت که منابع مرجع خوب در ترجمه متون تخصصی نقش طلایی ایفا می­ نمایند و مترجم مجرب و کارآزموده می­تواند با گذر زمان کتابخانه ای گسترده از منابع و مراجع را تدارک ببیند که در پاسخگویی به نیاز­های انواع ترجمه بسیار ضروری و حیاتی خواهد بود.

 

سخن آخر برای مترجم حرفه ای شدن

بسیاری از ترجمه آموزان ممکن است با این سؤال مهم مواجه شده شوند که چگونه یک فرد می­تواند یک مترجم خبره، کارآزموده و جامع الاطراف گردد؟ پاسخ به این سؤال می­تواند در کلمه تجربه جمع شود. در حقیقت کلید ترجمه موفق، تمرین و ممارست پیوسته و مستمر است. از طرف دیگر، از آنجایی که دانش انسان روز به روز رشد می­کند و زبان نیز همگام با این تغییرات در حال رشد و پویایی است مترجم خبره باید به طور پیوسته همگام با دانش و زبان پیش برود. در این میان، بدترین چیزی که می­تواند برای یک مترجم اتفاق بیفتد این است که برای مدتی طولانی- مثلا یک یا دو سال- به زبان مبدا دسترسی نداشته باشد، زیرا در چنین شرایطی، مترجمی که در طول خواب زمستانی از قافله پیشرفت عقب مانده ممکن است به خود بیاید و متوجه شود که کلمات بدیع، مفاهیم نو و شیوه­های جدید استفاده از آن کلمات و کاربرد آن مفاهیم به وجود آمده اند و دانش پیشین شخص در این زمینه ها دیگر قابل اعتماد و کافی نمی­باشد. بنا بر آنچه اشاره شد می­توان به این نتیجه گیری رسید که ترجمه تعهدی است که شخص مترجم نه برای یک دوره زمانی محدود بلکه برای دوره ای طولانی بر عهده می­گیرد. همین­طور، باید فرض شود که ترجمه آموز کنجکاو و علاقه­مند فعلی و مترجم خبره و کارآزموده آتی شخصی است که همواره عاشق کلمات، عبارات و اصطلاحات مناسب زمانی است. به عبارت دقیق ­تر، وی عاشق به چالش طلبیدن عبارات و اصطلاحات در بافت و مضمون مربوط و مناسب و به­کارگیری و استفاده مؤثر، کارآمد و دقیق آن­ها در ترجمه خویش می­باشد. در این­صورت، چنین فردی مترجم موقتی و گذرا نخواهد بود بلکه ترجمه را به صورت روندی جاودان و حرفه ای مادام العمر ادامه خواهد داد.


مطلب پیشنهادی : راهنمای ترجمه متون انگلیسی

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

چگونه یک مترجم حرفه ای شویم؟

هر فردی که بیش از یک زبان می­داند این توانایی را دارد که یک واژه یا یک جمله را از زبان مبدأ با استفاده از یک واژه یا جمله معادل در زبان مقصد توضیح دهد. این در واقع آغاز ترجمه است. اما فقط آغاز است، زیرا چنین ترجمه ای به خودی خود شخص را یک مترجم ماهر نمی­کند. علاوه بر دانش زبان مبدأ و مقصد یک مترجم باید استعداد ترجمه هم داشته باشد که بعضی افراد از این موهبت برخوردارند. به زبان دیگر، ترجمه مانند راندن دوچرخه یک مهارت اکتسابی نیست، بلکه انجام ترجمه کمابیش همانند نواختن ویولون یک قریحه ذاتی است که بعضی از افراد این قریحه را دارا بوده و بعضی دیگر فاقد آن هستند. همین­طور، استعداد ترجمه الزاما نشانگر بهره هوشی بالاتر یا پایین­تر نیست و همچنین نشانگر این نیست که فرد به لحاظ زبانی با استعداد است. ترجمه یک مهارت ذاتی است که فرد را قادر می­سازد که یک متن را سریع و دقیق از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کند. در صورتی که شما این استعداد را دارید اقتضا می­کند که آن را پرورش دهید و از آن استفاده کنید زیرا هرگز مترجمین خوب به وفور وجود ندارند و تقریبا بدیهی است که مترجمین خوب می­توانند فرصت های مناسب­تری برای کار و فعالیت پیدا نمایند.


ضروریات یک مترجم حرفه ای            

 :idea: اولین لازمه یک مترجم حرفه ای، داشتن دانش کامل از زبان­های مبدأ و مقصد می­باشد. بنابراین، نمی­توان فردی را که بطور کامل با دو زبان مبدأ و مقصد آشنا نباشد یا به اندازه گویشوران هر دو زبان به واژگان تسلط نداشته باشد یک مترجم توانا معرفی کرد، هر چند چنین فردی واجد تحصیلات دانشگاهی باشد.

 :idea: دومین لازمه یک مترجم موفق، آشنایی کامل با فرهنگ مبدأ و مقصد است. زبان پدیده ای زنده و پویاست و نمیتواند جدا از فرهنگی باشد که در آن تکلم یا نوشته می­شود. زبان نه تنها برای نامیدن اسامی اشیا و انواع گوناگون فعالیت­ها، بلکه ایجاد ارتباط در احساسات، دیدگاه­ها، عقاید و چیزهای دیگر به کار گرفته می­شود. از این­رو، برای آشنایی کامل با یک زبان، فرد باید با فرهنگی که زبان در آن استفاده می­شود آشنا باشد. به عبارت دیگر، باید با گویشوران آن زبان و رسوم، رفتارها، عقاید و کلیه چیزهایی که فرهنگ را تشکیل می­دهد آشنا باشد.

 :idea: سوم اینکه مترجم باید پا به پای رشد و تغییرات در زبان پیش برود و در زمینه ظرایف زبانی و نو واژگان به روز باشد. این بدین دلیل است که زبان­ها دائما در حال تحول هستند و هر سال معانی واژه­ها تغییر می­کند، به طوری که یک عبارت توهین آمیز ممکن است تحسین آمیز شود و یا یک واژه خنثی می­تواند سرشار از بار معنایی گردد. به عنوان مثال، حدود سه دهه پیش واژه انگلیسی "Gay" صرفا به معنی شاد و بشاش بود، ولی در دنیای امروز برای تعریف و شناسایی گروه خاصی از اجتماع به کار می­رود. همین طور، مدت­ها پیش مردم دنیا در مورد "دلار قدرتمند" صحبت می­کردند، در حالی که اکنون با مسافرت به خارج می­توان فهمید که لزوما دلار پول رایج و مورد ترجیح افراد نیست.

 :idea: چهارم اینکه باید بین زبان­هایی که فرد از آن­ها و یا به آن­ها ترجمه می­کند تفاوت وجود داشته باشد. به طور کلی، فرد از یک زبان دیگر به زبان مادری خود ترجمه می­کند، به این دلیل که به زبان مادری آشناست و این در حالی است که حتی سالها مطالعه و تجربه لزوماً فرد را قادر به آشنایی کامل با یک زبان اکتسابی نمی­سازد. استثناهای این قانون معمولاً افرادی هستند که در بیش از یک فرهنگ زندگی کرده اند و به­طور معمول به بیش از یک زبان صحبت کرده اند. چنین افرادی ممکن است قادر به ترجمه دوسویه باشند. همچنین عده ای محدود از افراد مستعد و بانبوغ با برخورداری از موهبت تبحر در یک زبان دیگر می­توانند دوسویه ترجمه کنند که البته تعداد آن­ها بسیار محدود می­باشد. با ذکر این موارد باید این حقیقت را پذیرفت که در حالی­که توانایی یک مترجم ماهر در نوشتن و تکلم زبان مقصد (زبان مادری) ممکن است بدون نقص بنظر برسد، فرد مذکور نمی­تواند لزوما قادر به نوشتن یا تکلم عالی در زبان مبدا یعنی زبانی که از آن ترجمه می­کند باشد.بنابراین ذکر این نکته ضروری است که ممکن است یک شخص کاملا قادر به نوشتن و خواندن در سطح عالی در زبانی که از آن ترجمه می­کند نباشد، در حالی که از یک مترجم خوب این انتظار می­رود که یک نویسنده و گویشور خوب در زبان مادری خود باشد.

 :idea: پنجم اینکه یک مترجم حرفه ای باید قادر به ترجمه در بیش از یک رشته علمی باشد. در بسیاری از موارد، از بیشتر مترجمین حرفه ای خواسته می­شود تا در رشته های متعددی ترجمه کنند و بنابراین برای یک مترجم حرفه ای غیرمعمول نیست که در طول سال متون بسیاری از رشته های علمی را در زمینه هایی از قبیل موضوعات سیاسی، اقتصادی، حقوق، پزشکی، ارتباطات و غیره برگردان نماید. پر واضح است که در چنین شرایطی یافتن مترجمی که اقتصاددان، وکیل، پزشک و مهندس و یا به عبارتی مجموع همه این­ها باشد بسیار مشکل بلکه محال خواهد بود.

یک مترجم حرفه ای باید قادر به کسب دانش کافی و فراگیری گنجینه لغات مرتبط با آن باشد تا بتواند به انجام ترجمه های کاملا دقیق و صحیح در زمینه های گوناگون تخصصی و فنی بپردازد.

با این حال، شخص مترجم باید یک حس کنجکاوی ذاتی نسبت به بسیاری از زمینه­های مختلف دانش بشری و نیز علاقه به افزایش گنجینه واژگان خود در انواع مختلف رشته­های مرتبط و غیر مرتبط داشته باشد.

 :idea: ششم، بسته به روش موردنظر یعنی نوشتن، تکلم یا املا، مترجم برجسته باید بداهت و توانایی نوشتن و تکلم را داشته باشد. به سخن دیگر، توانایی بیان شفاهی و نوشتاری را واجد باشد و مانند یک گزارشگر بتواند نظرات را در زمان مناسب و به زبانی قابل فهم انتقال دهد. در واقع، ترجمه گونه ای از نوشتن و صحبت کردن است و مترجم به تعبیری یک نویسنده و سخنران به شمار می­رود.

 :idea: هفتم، یک مترجم حرفه ای باید در خود عادت انجام ترجمه با سرعت خوب را پرورش دهد.برای این کار دو دلیل وجود دارد: اول اینکه بیشتر مشتریان برای محول کردن یک کار ترجمه تا آخرین دقیقه صبر کنند و در نتیجه با معمول­ترین سوال در این حرفه به مترجم یا مرکز ترجمه روی می آورند که "چقدر سریع این کار برای من آماده می­شود؟" یک مترجم حرفه ای باید آماده باشد که یک چنین کار طولانی را در یک بازه زمانی کوتاه بپذیرد، زیرا در غیر این­صورت از چنین مشتری خاص و یا بسیاری از مشتریان دیگر کاری دریافت نخواهد کرد. دوم اینکه دستمزد ترجمه به صورت کلمه ای پرداخت می­­شود و هرچه شخص در یک ساعت کلمات بیشتری ترجمه کند درآمد بیشتری خواهد داشت. از این رو، مترجمین با ظرفیت انجام کار بالاتر و سریع­تر در این میان موفق­تر خواهند بود.

 :idea: هشتم، یک مترجم باید مهارت­های پژوهشی را در خود رشد دهد و قادر به دسترسی به آن دسته از منابع مرجع باشد که برای انجام ترجمه با کیفیت بالا ضروری هستند. بدون چنین منابعی امید نمی­رود که حتی بهترین مترجمین بتوانند به شمار زیادی از موضوعات رشته­های مرتبط بپردازند. مترجمین متعهد آن­هایی هستند که همیشه در جستجوی منابع مرجع جدید هستند و در طول زمان یک بانک اطلاعاتی مورد استفاده در کار خود ایجاد می­کنند.

 :idea: نهم، در دنیای کنونی مترجم نمی­تواند با سخت افزار، نرم افزار، فاکس، مودم، شبکه بینالمللی اطلاعات یا اینترنت و آخرین پیشرفت­های رسانه ای در این زمینه بیگانه باشد، زیرا امروزه ترجمه کاملا به ابزارهای الکترونیکی وابسته شده است و دوره دست نویسی، ماشین تحریر و دیگر وسایل ارتباطی "ماقبل تاریخ" گذشته است. به عبارت دیگر، هرچقدر شخص بیشتر درگیر ترجمه شود، بیشتر درگیر آخرین پیشرفت­های فناوری می­گردد.

 :idea: دهم، مترجمی که آرزو دارد بر یک اساس نسبتا با ثبات و منظم به کار ترجمه بپردازد باید با دقت این حقیقت را در نظر بگیرد که در حالی که برخی از زبان­های خاص دنیا دارای بالاترین تقاضا هستند برخی دیگر از زبان­ها چنین شرایطی را ندارند. برای مثال، در شهرهایی چون واشنگتن و لس آنجلس تقاضای بالایی برای زبان­های ژاپنی، آلمانی، اسپانیایی، چینی، فرانسوی، عربی، روسی و ایتالیایی وجود دارد اما تقریبا تقاضا برای زبان های فارسی، بلغاری، چک و آفریقایی زیاد نیست. از آن­جایی که زبان فارسی به عنوان زبان مادری و مسلط اکثر مترجمین کشور ما در میان گروه دوم جای می­گیرد توصیه می­شود که مترجمین و ترجمه آموزان حتی الامکان تبحر زبانی در یکی از زبان­های گروه اول کسب نمایند. همین­طور، این نکته را بطور جدی در نظر بگیرند که آیا زبان خاص آن­ها تقاضای کافی جهت سرمایه­گذاری عظیم و صرف زمان و تلاش را دارد. به عبارت دیگر، شخص مترجم باید همواره شرایط را سنجیده و مشاهده نماید که زبان خاص او چه توانایی بالقوهای در یک ناحیه جغرافیایی مورد نظر دارد.

در واقع، ده نکته اشاره شده تحت عنوان ضروریات حرفه ای مترجم مهم­ترین معیارهای پیشبرد حرفه ترجمه به شمار می­روند. البته واضح است که ملاحظات و نظریات دیگری هم ممکن است وجود داشته باشند که به اندازه موارد فوق مهم نیستند. نکته ای که نباید فراموش کرد این است که چنانچه مترجم یا ترجمه آموز از عهده ده معیار اشاره شده برآید باید همواره در جهت رعایت دقیق و کامل آن­ها بکوشد و از آن موارد در ترجمه عملی متون مختلف و نیز مقاصد حرفه ای شخصی خود به نحو احسن استفاده نماید.


مطلب پیشنهادی : راهنمای ترجمه متون انگلیسی

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

یک دیکشنری خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

هنگامیکه صحبت از دیکشنری به میان می‌آید، افـراد اغلب بـه یک دیکشنری دو زبانه، مثلاً انگلیسی به فارسی، فکر می‌کنند. اما باید بدانید که بهترین دیکشنری برای زبان‌آموزها، دیکشنری تک‌زبانه یا انگلیسی به انگلیسی است. البته منظور ما این نیست که نباید از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده کنید، بلکه منظور این است که تأکید اصلی شما باید روی دیکشنری انگلیسی به انگلیسی باشد. در بخش بعدی در مورد نحوه‌ی استفاده از دیکشنری بیشتر توضیح خواهیم داد، اما در اینجا به بیان ویژگی‌های یک دیکشنری انگلیسی به انگلیسی می‌پردازیم.


در یک دیکشنری انگلیسی به انگلیسی کلمات ترجمه نشده‌اند، بلکه به زبان انگلیسی توضیح داده شده‌اند، بنابراین استفاده‌ی منظم از این نوع دیکشنریها باعث می‌شود بطور خودکار گرامر و لغات را بخاطر بسپارید. آنها فایده‌ی دیگری هم برای شما دارند و آن اینست که هنگامیکه یک لغت را در دیکشنری جستجو می‌کنید ممکن است با کلمات تازه‌تری هم مواجه شوید و بدین ترتیب در یک زمان چند لغت را فرا می‌گیرید.


بطور کلی یک دیکشنری خوب باید اطلاعات زیر را به شما برساند:

توضیح معنی هر لغت به انگلیسی

تلفظ صحیح لغت از طریق علائم فونتیک

نوع کلمه (صفت، فعل، قید، اسم و...)

ویژگی‌های دستوری یا گرامری کلمه (مثلاً قسمتهای دوم و سوم فعل، قابل شمارش یا غیرقابل شمارش بودن یک اسم و...)

ترتیب قرارگیری لغات (مثلاً do homework و نه make homework)

جملات نمونه برای هر لغت

کلمات هم معنی و متضاد (بعضی از لغات)


 یک دیکشنری خوب علاوه بر اطلاعاتی که باید به شما برساند، باید از ویژگیهای زیر هم برخوردار باشد:

توضیح معنی هر لغت باید نحوه‌ی به کار بردن هر لغت را برای شما بیان کند. بطور کلی تعاریف طولانی تر بهتر هستند، چونکه اطلاعات بیشتری را به شما انتقال می‌دهند.

باید هر دو تلفظ آمریکایی و بریتانیایی را داشته باشد.

متداول‌ترین اصطلاحات و افعال چند قسمتی آورده شده باشد.

خوب است که از تصاویر نیز استفاده شده باشد. گاهی یک تصویر را می‌توانید بهتر از یک تعریف درک کنید.


معرفی دیکشنری

دیکشنریهای متوسط دیکشنریهای بزرگ

Cambridge Learner's Dictionary

Longman Active Study Dictionary

Oxford Wordpower Dictionary

Cambridge Advanced Learner's Dictionary

Longman Dictionary of Contemporary English

Oxford Advanced Learner's Dictionary

 


مطلب پیشنهادی : یادگیری زبان را چگونه و از کجا شروع کنیم؟

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

ضرب المثل های انگلیسی

ضرب المثل ها بخش مهمی از فرهنگ و زبان یک ملت را شامل می شوند و اغلب به شکل یک نثر کوتاه بیان می شوند و استفاده از آنها در گفتار و شنیدار موجب جذاب تر شدن آنها می شود. در اینجا تعدادی از ضرب المثل های انگلیسی با ترجمه و معادل فارسی آن آورده شده است.


مطلب پیشنهادی :معنای اصطلاح tip of the iceberg در انگلیسی


ضرب المثل

First catch your hare, then cook him

مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید

To run with the hare and hunt with the hounds

یکی به میخ و یکی به نعل زدن

To carry coals to Newcastle

زیره به کرمان بردن

To go with the stream

همرنگ جماعت شدن

To move heaven and Earth

آسمان را به زمین دوختن

Physician, heal thyself

کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

To milk the ram

آب در هاون سائیدن

Spare the rod and spoil the child

کسی که بچه خود را نزند روزی به سینه خود خواهد زد

The shoemaker's wife goes the worst shod

کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد

Half a loaf is better than no bread

کاچی به از هیچ چیز است

When in Rome, do as the Romans do

خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو

To get out of bed on the wrong side

از دنده چپ برخاستن

There is honour among thieves

سگ سگ را نمی خورد

One should not look a gift horse in the mouth

دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند

Strike while the iron is hot

تا تنور گرم است باید نان پخت

One swallow does not make summer

با یک گل بهار نمی شود

Light come, light go

باد آورده را باد می برد

His bread is buttered on both sides

نانش در روغن است

He is a button short

یک تخته اش کم است

To put the cart before the horse

سرنا را از ته گشاد آن زدن

To dance to a person's tune

به ساز کسی رقصیدن

 Bargain is bargain

حساب حساب است، کاکا برادر

nothing ventured, nothing gained

نابرده رنج گنج میسر نمیشود

He is a dog in the manager

نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد

Like water off a duck's back

چون گردکان بر گنبد

Like a duck in thunderstorm

مثل خر در گل مانده

All is well that ends well

شاهنامه آخرش خوش است

Birds of a feather flock together

کبوتر با کبوتر باز با باز

To bite a file

آب در هاون سائیدن

To have a finger in every pie

نخود هر آشی بودن

His fingers are all thumbs

دست و پا چلفتی است

no news is good news

بی خبری خوش خبری است

To pour oil on the fire

آتش را دامن زدن

There is no smoke without fire

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

Don't bite the hand that feeds you

نمک خوردی نمکدان مشکن

To fall from the frying pan into the fire

از چاه درآمدن و در چاله افتادن

A burnt child dreads the fire

مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

پیشوندها و پسوند ها در زبان انگلیسی

حتما برای شما اتفاق افتاده که هنگام خواندن یک متن انگلیسی با کلمات نا آشنای زیادی برخورد کرده باشید؛ یکی از مهم ترین دلایل این مشکل ندانستن پیشوندها و پسوند ها است. با یادگیری پیشوندها و پسوندها می توانید معنی خیلی از واژگان نا آشنا را حدس بزنید که نتیجه ی آن افزایش دایره لغات شماست. پیشوندها  (prefixes) به ابتدای ریشه کلمات اضافه می شوند، آنها معمولا بین یک تا سه حرف هستند. پسوندها (suffixes) به انتهای ریشه کلمات اضافه می شوند که معمولا بین یک تا پنج حرف می باشند.


در این مقاله ما به تعدادی از پیشوندها و پسوندهای رایج در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت.

پیشوندها


dis

با اضافه کردن پیشوند dis به افعال از آنها متضاد می سازیم. یک مثال در این خصوص کلمه disagree (به معنای مخالف بودن) است که متضاد agree (به معنای موافق بودن) می باشد.

مثال های بیشتر:  disallow, disappear, dislike


ex

 exبه معنای سابق یا قبلی است که با اسامی ترکیب می شود. اسامی ترکیب شده با این پیشوند نشان دهنده این است که مثلا کسی در گذشته در پستی کار می کرد ولی الان دیگر در آن پست کار نمی کند، یا کسی قبلا همسر کسی دیگر بود ولی الان دیگر نیست و غیره. کلمه ex-husband  (شوهر سابق) یک مثال برای پیشوند ex می باشد.

مثال های بیشتر : ex-employer, ex-friend, ex-president


mis

این پیشوند به افعال و اسامی اضافه می شود و نشان می دهد که چیزی به صورت بد یا اشتباه انجام داده شده است. مثلا کلمه mishear  حاکی از آن است که شخصی چیزی را اشتباهی شنیده است، یا  misprintنشان دهنده این است که چیزی به صورت اشتباه چاپ شده است.

مثال های بیشتر : miscalculate, misinform, misunderstand


pre

پیشوند pre با اسامی و صفات ترکیب می شود. واژگان ساخته شده به چیزی اشاره می کنند که قبل از چیزی دیگر اتفاق می افتد. یک مثال در این خصوص عبارت pre-game exercise (تمرین قبل از بازی) می باشد.

مثال های بیشتر : pre-dinner, pre-job, pre-match


re

 re با افعال و اسامی آنها ترکیب می شود که به معنای دوباره است. برای مثال remarryبه معنای دوباره ازدواج کردن است و  remarriage (ازدواج دوباره) اسم فعلremarry می باشد.

مثال های بیشتر : reappear, rebuild, rename


un

پیشوند  unبه صفات، اسامی و قیدها اضافه می شود تا متضاد آنها را بسازد. برای مثال اگر un را به صفت acceptable (به معنی قابل قبول) اضافه کنیم کلمه unacceptable (به معنی غیر قابل قبول) بوجود می آید که متضاد acceptable می باشد.

مثال های بیشتر : unable, uncomfortable, unfair


از پیشوندهای زیر نیز می توان برای اسامی و افعال جهت ساخت کلمات متضاد استفاده کرد:

iliminir


پسوندها

ed

پسوند ed به افعال اضافه می شود و زمان آنها را به گذشته تبدیل می کند. کلمه workedیک مثال برای این پسوند است.

مثال های بیشتر : cleaned, looked, walked


er

این پسوند دو کاربرد مهم دارد:

 er با افعال ترکیب می شود و اسامی آنها را بوجود می آورد. اسامی بوجود آمده اغلب مربوط به مشاغل می باشند. مثلا کلمه teacher (معلم) از فعل teach مشتق شده است.

مثال های بیشتر : baker, leader, player

در کاربرد دوم er به صفات تک هجایی برای مقایسه کردن اضافه می شود که مربوط به ضمایر تفضیلی می باشد:

.Robert is taller than his friend

رابرت از دوستش بلندتر است.

مثال های بیشتر : bigger, longer, older


ful

 ful به اسامی اضافه می شود و از آنها صفت می سازد. powerful (قوی) نمونه ای از این صفات است.

مثال های بیشتر : beautiful, harmful, useful


ion

پسوند ion به افعال اضافه می شود و از آنها اسم می سازد. برای مثال با اضافه کردن ionبه protect (به معنای حمایت کردن) اسم protection (حمایت) بوجود می آید.

مثال های بیشتر : action, connection, education

پسوندهای ition  و sion نیز همین کاربرد را دارند.


ize

 izeبا اسامی ترکیب می شود و از آنها فعل می سازد. یک مثل در این خصوص کلمهapologize (عذر خواهی کردن) می باشد که با اضافه شدن ize به کلمه apology (عذر خواهی) ساخته شده است.

مثال های بیشتر : emphasize, memorize, summarize

این پسوند در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود، در انگلیسی بریتانیایی برای این منظور از پسوند ise استفاده می شود.


ly

این پسوند با صفات ترکیب می شود و از آنها قید می سازد. exactly (به معنای دقیقا) یک مثال در این خصوص است.

مثال های بیشتر : badly, finally, normally


ous

 ous یکی دیگر از نشانه های صفات در زبان انگلیسی است که به ویژگی چیزی یا شخصی اشاره می کند. برای مثال famous (مشهور) حاوی این پسوند است.

مثال های بیشتر : ambitious, curious, previous


مطلب پیشنهادی : لیستی از چند اصطلاح پر کاربرد در زبان انگلیسی

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

اهمیت فراگیری اصطلاحات

اصطلاحات (idioms) کلمات و عبارات ثابتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی هستند (مثل «Long time, no see!» و یا از این جهت که دارای معنی‌ای هستند که نمی‌تواند از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود

مانند:  !It's raining cats and dogs

هر زبانی دارای اصطلاحات خاص خودش می‌باشد و اغلب فراگیری آنها برای زبان‌آموزها دشوار می‌باشد.

مثال:

 معنی تحت اللفظی (نه یک اصطلاح):

.She broke the ice with a small hammer and dropped it into the blender

- او با کمک یک چکش کوچک یخ را شکست و آن را داخل دستگاه مخلوط کن انداخت.

 

 معنی اصطلاحی (یک اصطلاح):

. Before the conference began, the speaker broke the ice with a joke

- قبل از آغاز کنفرانس، گوینده با یک لطیفه کارش را شروع کرد.

 

همانطور که می‌بینید، این عبارت (to break the ice) دو معنی متفاوت دارد که معنی تحت‌اللفظی آن «شکستن یخ» و معنی اصطلاحی آن «کاری را آغاز کردن» می‌باشد.

افعال چند قسمتی (Phrasal verbs) نـوع دیگری از اصطلاحات هستنـد که آنهـا را اغلب در انگلیسی محاوره ای می‌توان شنیـد. ساختـار افعـال چنـد قسمتی بـه صورت فعل + حرف اضافه (verb + preposition) می‌باشد و غالباً از دو و گاهی سه کلمه تشکیل می‌شوند. یک فعل چند قسمتی برای خود معنی خاصی دارد که با معنی کلمات تشکیل دهنده آن متفاوت است.

چند مثال:

back out  جر زدن، خلف وعده کردن

put off  به تعویق انداختن

show off  خودنمایی کردن

اصطلاحات و افعال چند قسمتی در انگلیسی محاوره‌ای نیز بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بسیاری از آزمونهای زبان انگلیسی و از جمله در بخش شنیداری آزمون تافل نیز مهارت شما در شناخت و درک اصطلاحات انگلیسی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

اصطلاحات نقش بسیار مهمی را در زبان انگلیسی ایفا می‌کنند و در واقع کاربرد آنها چنان گسترده است که برای برقراری ارتباط مؤثر، چه در شنیدن و صحبت کردن و چه در خواندن و نوشتن، کاملاً ضروری به نظر می‌رسند.

درک صحیح این اصطلاحات و یافتن این حس که آنها کی و چگونه مورد استفاده قرار بگیرند واقعاً می‌تواند توانایی شما را در خواندن متون انگلیسی و درک مکالمات روزمره افزایش دهد. اما چطور می‌توان این حجم زیاد اصطلاحاتی را که در نوشتارهای روزمره وجود دارد، فرا گرفت؟

یک راه این است که لغات کلیدی خاصی را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید و اصطلاحات مرتبط با آن را فرا بگیرید. بعنوان مثال لغت head، لغت کلیدی بسیاری از اصطلاحات است. یک «دیکشنری اصطلاحات» خوب حداقل 40 اصطلاح روزمره که دربرگیرنده این لغت می‌باشد را فهرست می‌کند. لغات کلیدی دیگری که با این هدف می‌توان جستجو کرد عبارتند از: رنگها، حیوانات معمولی، اعضای بدن (مثل چشم: eye) پدیده‌های طبیعی (مثل باد: wind، خورشید: sun و...).

یک روش دیگر آن است که اصطلاحات انگلیسی را با اصطلاحات زبان مادری خودتان مقایسه کنید. این می‌تواند یک تمرین جالب و در عین حال وسیله‌ای برای بخاطر سپردن مؤثرتر اصطلاحات باشد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید و به شباهتشان با معنی فارسی آنها دقت کنید:

اصطلاحات

Close your eyes to something

معادل فارسی: چشم پوشی کردن / معنی ظاهری: چشم خود را برروی چیزی بستن

Button one's lips

معادل فارسی: زیپ دهان خود را کشیدن / معنی ظاهری: دکمه‌های لب خود را بستن!

Get something off one's chest

معادل فارسی: دل خود را خالی کردن / معنی ظاهری: چیزی را از سینه خود خارج کردن

Get up on the wrong side of the bed

معادل فارسی: از دنده چپ برخاستن / معنی ظاهری: از سمت نادرست تخت برخاستن

Give someone the cold shoulder

معادل فارسی: با کسی سرد برخورد کردن / معنی ظاهری: به کسی شانه سرد دادن!

Stand on one's own two feet

معادل فارسی: روی پای خود ایستادن / معنی ظاهری: روی دو پای خود ایستادن

Open a can of worms

معادل فارسی: آتش در لانه زنبور کردن / معنی ظاهری: یک قوطی پر از کرم را باز کردن

Scrape the bottom of the barrel

معادل فارسی: کفگیر به ته دیگ رسیده / معنی ظاهری: ته بشکه را تمیز کردن

Two heads are better than one

معادل فارسی: یک دست صدا ندارد / معنی ظاهری: دو تا کله بهتر از یکی است

Keep something under one's hat

معادل فارسی: تو دل خود نگه داشتن / معنی ظاهری: چیزی را زیر کلاه خود نگه داشتن

A bad vessel is seldom broken

معادل فارسی: بادمجان بم آفت ندارد / معنی ظاهری: یک ظرف بد به ندرت می‌شکند

White lie

معادل فارسی: دروغ مصلحت آمیز / معنی ظاهری: دروغ سفید

در ضمن بخاطر داشته باشید که با اصطلاحات همانند یک «تک واژه» برخورد کنید: یعنی همیشه کل عبارت را در دفتر لغتتان یادداشت کنید و از یادداشت یک یا چند کلمه از اصطلاح مورد نظر و یافتن معنی آنها خودداری نمایید، زیرا همانطور که گفته شد اصطلاحات برای خود معنی خاصی دارند و با معانی کلمات تشکیل دهنده خود تفاوت اساسی دارند.


مطلب پیشنهادی : اهمیت یادگیری گرامر زبان انگلیسی

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

دلایل اصلی ناکامی در یادگیری زبان انگلیسی

بشر در هیچ دوره‌ای این چنین با حجم انبوهی از داده‌ها و اطلاعات مواجه نبوده است. سرگردانی انسان امروز، انتخابی مناسب از بین هزاران امکانی است که عمر کوتاهش را بر نمی‌تابد و این سرگردانی، در انتخاب روشی مناسب برای یادگیری یک زبان بین المللی با گستره تولید جهانی، صد چندان شده است. کتابها، فیلمهای صوتی - تصویری، کلاسهای آموزشی رسمی و غیر رسمی، نرم افزارها و پهنه گسترده اینترنت در کارند تا امر فراگیری یک زبان خارجی تحقق یابد. آیا اشکال در بهره هوشی ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی است که با گذراندن بیش از ده سال از دوران راهنمائی تا دانشگاه هنوز نتوانسته‌ایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم؟ چرا ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی با گذراندن بیش از ده سال، از دوران دبیرستان تا دانشگاه، هنوز نتوانسته‌ایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم. بدون شک اشکال در بهره هوشی و توانائی‌های ما نیست بلکه مشکل در روشها و تکنولوژی‌هایی است که ما با استفاده از آنها زمان بزرگی از زندگی خویش را از دست داده‌ایم. عمده‌ترین دلایل نا‌کامی در فراگیری زبان در کشور ما بقرار زیر است:


ترس یادگیری

ما همیشه زبان را درس مشکلی تصور می کردیم که باید آنرا امتحان دهیم و بدین دلیل هرگز فرصت استفاه از آنرا بصورتی نیافتیم که از آن لذت ببریم.

تکیه بر محیط مبتنی بر متن

دنیای واقعی زبان، یک دنیای صوتی است. در حالی که سیستم آموزشی ما، دنیایی مبتنی بر متن بوده است و این باعث می‌شد که مشکل تلفظ نیز بر مشکلات بیشمار ما افزوده شود. بدلیل عدم زیستن در یک محیط واقعی صوتی با آن احساس بیگانگی می‌کنیم. نتیجه این سیستم آموزشی در آرمانی ترین شرایط تربیت مترجم بود، نه کسی که با زبان بتواند ارتباط برقرار کند.


تکیه بر گرامر

کاش ما زبان را با روش کودکان یاد می‌گرفتیم که کمترین اهمیتی برای دستورات پیچیده زبان نمی‌دهند. راستی ما، خود چقدر با گرامر زبان مادری خود آشنا هستیم؟ دستوات گرامری در تمامی زبانها یک موضوع کاملاً تخصصی و انتزاعی از زبان است و اگر نه اینست، پس اینهمه رشته‌های دانشگاهی سطح بالا در رابطه با دستور زبان چه معنی می‌دهند؟ حرف زدن با رعایت دستورات گرامری زبانی پر از استثناء، مانند انگلیسی، تقریباً غیر ممکن است.


تأکید بر یادگیری لغات

آموزش ما، حفظ کردن فرهنگهای لغت بود، هر معلمی برای خود دیکشنری کوچکی می‌ساخت که مجبور به حفظ کردن آن بودیم. و متأسفانه هنوز هم کار به همین منوال است. در یک فرهنگ انگلیسی نگاهی به لغت GET یا TAKE بیندازید. دو صفحه معنی مختلف و گاه متضاد برای یک لغت، سردرگمی آدمی را در آموزش صد چندان می‌کند. فرق عمده زبان انگلیسی با زبان فارسی در این است که لغات در زبان انگلیسی عمدتاً وقتی معنی واقعی دارند که در کنار سایر لغات قرار می‌گیرند. مثلاً لغت Take معنی واضحی ندارد، در حالی که معنی عبارت Take off کاملا مشخص است.


اهمیت دادن به امر خواندن

در هر زبانی چهار عنصر عمده خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن وجود دارد. آنچه در سیستم آموزش رسمی ما بیش از همه به آن پرداخته شده است امر خواندن می‌باشد. در برخی از کلاسهای غیر رسمی نیز صحبت از هم زمانی چهار عنصر رفته است. اما وقتی ما در محیط واقعی زبان قرار می‌گیریم در می‌یابیم که اگر هدف فراگیری زبان باشد، عنصر خواندن و نوشتن اهمیت درجه چندم دارند، به این دلیل ساده که در تمامی زبانها افراد بی سواد آن جامعه نیز قادر با تکلم زبان مادری خود هستند.


مطلب پیشنهادی : استفاده از کتاب های صوتی برای یادگیری زبان انگلیسی

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰

سه مشکل اصلی پیش روی  زبان آموزان

زبان آموزان معمولا با سه مشکل اصلی و مهم روبرو میشوند که این موارد را با هم بررسی می کنیم

سه مشکل اصلی پیش روی زبان آموزان


1- ایجاد شور و هیجان در فراگیری زبان

همه زبان آموزان دوست دارند که به خوبی انگلیسی صحبت کنند. آنها از این فکر که قادر باشند «روان» صحبت کنند و با دیگران به انگلیسی ارتباط برقرار کنند به هیجان می‌آیند. اما آنها معمولاً توجهی به خود فرآیند آموزش ندارند. در نظر بیشتر زبان آموزان ، فراگیری زبان انگلیسی یک اجبار است - چیـزی که مجبور به انجام آن هستنـد، ولی میلی به آن ندارنـد. آنهـا در فراگیری زبان انگلیسی هیچ لذتی نمی‌بینند. بطور خلاصه، بیشتر زبان آموزان دوست دارند که انگلیسی صحبت کنند ولی دوست ندارند به فراگیری زبان انگلیسی مشغول باشند. این اولین و مهمترین مشکلی است که پیش روی یک زبان آموز قرار دارد، زیرا کسی که تمایلی به فراگیری یک زبان خارجی نـدارد، آن را بـه خوبی فرا نخواهـد گـرفت. اگـر شما «انگلیسی» را دوست نداشتـه باشیـد، «انگلیسی» هم شما را دوست نخواهد داشت!

اگر می‌خواهید که زبان‌آموز موفقی باشید، لازم است که خود فرآیند آموزش را هم دوست داشته باشید. لازم است که زمانی را که صرف فراگیری انگلیسی می‌کنید، به عنوان وقت تفریح یا استراحت خود به حساب آورید. به عنوان مثال، شما باید از موارد زیر لذت ببرید:

  • خواندن جملات انگلیسی و فکر کردن درباره ساختار آنها
  • فراگیری لغات جدید از یک دیکشنری
  • نوشتن یک جمله انگلیسی صحیح با کمک گرفتن از دیکشنری، کتاب گرامر و اینترنت
  • تمرین تلفظ اصوات و کلمات انگلیسی

به طور آرمانی، فراگیری زبان بایستی برای شما یک تفریح به حساب بیاید. شما باید خود را یک «زبان‌آموز» قلمداد کنید - کسی که فراگیری زبان انگلیسی را به عنوان یکی از فعالیت‌های مورد علاقه‌اش انتخاب کرده است.


2- ایجاد اولین تغییر در زندگی

تصمیم برای فراگیری زبان انگلیسی نیازمند ایجاد تغییراتی در زندگی‌تان می‌باشد. به عنوان مثال تصمیم می‌گیرید که هر روز 30 دقیقه برای خواندن یک کتاب انگلیسی وقت بگذارید و بر این تصمیم پافشاری می‌کنید. ایجاد یک تغییر کوچک ولی دائمی در زندگی راحت نیست، مخصوصاً اگر فراگیری زبان «سرگرم کننده» به نظر نرسد. به هر حال،زبان‌آموزان باید به خاطر داشته باشند که اگر روزی 15 دقیقه به مطالعه انگلیسی بپردازند، نتیجه بهتری می‌گیرند تا اینکه مثلاً هر یک ماه یکبار، یک روز کامل را به این کار اختصاص دهند.


3- ایجاد تغییرات دیگر در زندگی

اگر چه ایجاد اولین تغییر، خود کار دشواری است، ایجـاد تغییرات بعدی نیـز سخت است. بسیاری از زبان‌آموزان اولین گام را برمی‌دارند (مثلاً مطالعه روزانه یک کتاب بـه زبان انگلیسی) و همانجا متوقف می‌شوند. آنها خود را درگیر فعالیت‌های «انگلیسی ساز» نمی‌کنند.

زبان‌آموزان خوب مجموعه‌ای از فعالیتها (خواندن متن، تماشای برنامه‌های زبان اصلی، تمرین تلفظ و ...) را در اختیار دارد و هر کدام را بر اساس حال و هوای خود انتخاب می‌کند. یک فعالیت به خودی خود کافی نیست، زیرا اولاً شما زودتر خسته می‌شوید و ثانیاً به شما طیفی از مهارتهای زبان ارائه می‌دهد که نوعاً بسیار محدود است. به عنوان مثال خواندن متون انگلیسی نمی‌تواند تلفظ شما را تقویت کند، اگر چه می‌تواند گرامر، دایره لغت و مهارتهای نوشتاری و درک مطلب شما را تقویت کند.


مطلب پیشنهادی : لغات مربوط به خانه و اتاق

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا
  • ۰
  • ۰
حفظ لغات زبان انگلیسی با استفاده از جعبه لایتنر

جعبه لایتنر یک روش کارآمد برای فراگیری لغات و ... می باشد که در آن از کارتهای نمایش یا همان فلش کارتها به نحو موثری استفاده می شود. این روش که توسط یک ژورنالیست علمی آلمانی به نام سباستین لایتنر (Sebastian Leitner) در دهه هفتاد میلادی ابداع گردید به شما کمک می کند تا بدون تلاش بسیار مطالب را از حافظه  کوتاه مدت خود به حافظه بلند مدت منتقل نمایید.


آزمایشات روانشناسان و نیز تجربه نشان می دهد حدود 75%  هر آنچه را که ما از بر می کنیم پس از حدود 48 ساعت فراموش می کنیم. حتی پس از 20 دقیقه ممکن است 40% آن را فراموش کنیم!

پس از 8 روز تنها 20% مطالب را در ذهنمان نگه می داریم و در واقع به حافظه درازمدت منتقل می کنیم. ما می توانیم از فراموش کردن لغاتی که قصد بخاطر سپردن آنها را داریم اجتناب کنیم بشرط آنکه آنها را بطور منظم تکرار نماییم.


روش کار

جعبه لایتنر یک جعبه ساده است که از چند خانه تشکیل شده است و خودتان هم می توانید با کمک چوب، مقوا و ... یکی بسازید. خانه شماره 1 از همه کوچکتر و خانه شماره 5 از همه بزرگتر است (مانند شکل بالا).

لغت انگلیسی را روی کارت و معنی (به همراه تلفظ، جمله نمونه و ...) را پشت آن بنویسید. همیشه کارتها را طوری در خانه ها بگذارید که پرسش ها روبروی شما باشد.

شما لغتهای تازه را که روی کارتهای نمایش (فلش کارت) نوشته اید پس از به خاطر سپردن در خانه شماره 1 قرار می دهید.  فلش کارتها بر اساس میزان یادگیری شما از یک خانه به خانه دیگر جابجا می شوند. وقتی معنی لغت یک کارت نمایش را بدرستی به خاطر آوردید آن را به خانه شماره بالاتر و پشت بقیه کارتها منتقل می کنید.  اگر یک کارت به درستی پاسخ داده نشود باید به خانه اول و پشت بقیه کارتها منتقل شود.

برگه هایی که به درستی پاسخ داده اید
 
برگه هایی که به درستی پاسخ نداده اید

خانه ها باید پس از یک زمان مشخص (یا وقتی که پر شده اند) مرور شوند و سپس به خانه های بالاتر یا پایین تر جابجا شوند. خانه شماره 1 هر دفعه باید مرور شود ولی خانه های بالاتر به ترتیب در بازه های زمانی طولانی تر. مثلا خانه شماره 2 یک روز در میان، خانه شماره 3 هر سه روز یکبار، خانه شماره 4 هفته ای یکبار و خانه شماره 5 هر دو هفته یک بار. البته اینها قطعی نیستند و شما با توجه به شرایط آنها را تنظیم می کنید.


بدین ترتیب هر چقدر لغات مرور شده سخت تر به خاطر آورده شود بیشتر مرور خواهد شد و بر عکس. در این روش شما بیشتر وقتتان را صرف مطالعه لغاتی می کنید که سخت تر و چالش برانگیزتر هستند. لغاتی که بخوبی فرا گرفته اید فقط گهگاهی مطالعه خواهند شد تا فراموش نشوند.

کارتهایی که از خانه شماره ۵ با موفقیت بیرون بیایند در حافظه بلند مدت شما خواهند ماند. بدین ترتیب دیگر می توانید با خیال راحت آنها را دور بریزید!


جعبه لایتنر نرم افزاری

علاوه بر جعبه لایتنر فیزیکی، نرم افزارهای مشابهی هم وجود دارند که دقیقا از همان اصول پیروی می کنند، ضمن اینکه از بعضی جهات مزیتهایی هم دارند، از جمله:

 :-) خطر بیرون ریختن کارتها و جابجا و قاطی شدن آنها وجود ندارد.

 :-) ذهن خود را درگیر محاسبات و جابجایی کارتها نمی کنید و خود نرم افزار همه کارها را برای شما انجام می دهد.

 :-) همه چیز در رایانه شما ذخیره می شود و هیچ فضای فیزیکی اشغال نمی شود.

 :-) هیچ محدودیتی در تعداد لغات وجود ندارد و حتی می توان لغات و موضوعات را طبقه بندی کرد.

 :-) امکان افزودن صدا و تصویر به هر لغت جهت فراگیری بهتر لغت و تلفظ وجود دارد.

 :-) همزمان چند نفر می توانند از آن استفاده کنند.


مطلب پیشنهادی : روش های فراگیری لغات

  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا