موسسه زبان روژین ایلیا

  • ۰
  • ۰

آموزش تصویری اصطلاح پرکاربرد انگلیسی(بخش سوم)

ما قصد داریم در این مطلب چند اصطلاح پرکاربرد در زبان انگلیسی را با استفاده ازتصویر به شما زبان آموزان گرامی آموزش دهیم امیدواریم که این اصطلاح پرکاربرد برای شما عزیزان مفید باشد.


اصطلاح پرکاربرد


People who live in glass houses shouldn't throw stones

توضیح: وقتی کسی خودش هم مقصر است نباید دیگران را سرزنش کند.

اصطلاح

Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are

جانت همیشه دوستش لوئیس را بخاطر اینکه با سرعت زیاد رانندگی می‌کند، سرزنش می‌کند، درحالیکه خودش بخاطر سرعت غیرمجاز گواهی‌نامه‌اش توقیف شده است. لوئیس یک دفعه سعی کرد به او بگوید که وقتی خودت هم مقصر هستی نباید دیگران را سرزنش کنی، اما این زیاد فایده نداشت. جانت این حقیقت را قبول نکرد که نباید در مورد دیگران حکم صادر کند وقتی که به اندازه آنها مقصر است.


Fishy 

معنی: عجیب، مشکوک

اصطلاح

When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and explained to his superior that he thought something  strange and suspicious was occurring

وقتی نگهبان نوری را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسید که چیز مشکوکی در حال اتفاق افتادن بود. او با دفتر مرکزی تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چیز عجیب و مشکوکی در حال وقوع بود.


Go to the dogs

معنی: مخروبه شدن

اصطلاح

Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs
It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new

-اخیراً خانه آنها را دیده‌ای؟ آن واقعاً به مخروبه تبدیل شده است.
-این درست است که مخروبه شده است و به تعمیرات اساسی نیاز دارد، اما من مطمئنم که می‌تواند (طوری) تعمیر شود که نو به نظر برسد.


All thumbs 

معادل فارسی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا

اصطلاح

 Hey, Bea. Can you help me out? I don't seem to be able to button up the back of my dress
Sure. Let's see if I can do it for you
I guess I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my date
Well, I suppose that being so nervous would make you clumsy and awkward. But don't worry, I'm sure your date will wait

- هی، بی. می‌تونی کمکم کنی؟ فکر نمی‌کنم بتونم دکمه‌های عقب لباسم رو ببندم.
- البته. بزار ببینم می‌تونم این کار رو برات بکنم.
- فکر کنم دست و پا چلفتی شدم آخه خیلی عصبی هستم. الآن برای قرار ملاقات دیرم شده.
- خب، گمان کنم عصبی بودن تو رو اینقدر بی‌دست و پا می‌کنه. اما نگران نباش، مطمئنم که دوستت منتظر می مونه.


مطلب پیشنهادی : آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی(بخش دوم)

  • ۹۶/۰۹/۱۳
  • موسسه آموزش زبان روژین ایلیا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی